جنگاوری نوین ۳ دارای سبکی جدید به نام بقا است. در این سبک از بازی، یک یا دو بازیکن بهشکل تمام نشدنی با موجهایی از دشمن به نبرد پرداخته و در هر مرحله بازی دشوارتر میشود. با اینکه این سبک از بازی شباهت زیادی به سبک نازی زامبی در نسخهٔ جهان در جنگ دارد، اما برخلاف زامبیها که در محلهای ثابتی ایجاد میشدند، در این سبک بسته به محل کنونی بازیکن، دشمنان در محلهای تاکتیکی ظاهر میشوند. این سبک برای تمام نقشههای چندنفره بازی موجود است. بازیکنان برای خرید مواردی چون سلاحها، ارتقا، تیر و خشاب، و تجهیزات و پشتیبانی هوایی و زمینی پول کسب میکنند. عملیات ویژه نیز در اینجا همچون نسخهٔ جنگاوری نوین ۲ وجود دارد. بر خلاف نسخهٔ قبلی بازی که حداکثر ۶۹ ستاره داشت، در این نسخه، عملیات چالشبرانگیز حداکثر ۴۸ ستاره دارا میباشد. برخی از سلاحها در عملیات ویژه خاص همان سبک بازی هستند و برای بازی در سبک چندنفره وجود ندارند.
بخش چندنفره
در این بخش تمام سیستم جایزهای کیل استریک[ب] دگرگون شدهاست. کیل استریک در اینجا پوینت استریک[پ] نام گرفتهاست و دیگر کشتن تنها راه برای افزایش پوینت استریک بازیکن نیست. کامل کردن اهدافی مانند کار گذاشتن بمب در بگرد و تخریب کن یا گرفتن پرچم در پرچم را بگیر[ت] موجب افزایش پوینت در پوینت استریک میگردد. پاداشهای پوینت استریک در سه بستهٔ ضربتی مختلف طبقهبندی میشوند: تهاجم[ث]، پشتیبانی[ج]، متخصص[چ].
بستهٔ ضربتی تهاجم همانند سیستم جایزهای کیل استریک در نسخههای جنگاوری نوین ۲ و بلک اپس کار میکند. بازیکن باید بدون اینکه بمیرد پوینتهای بیشتری را بدست آورد. هنگامیکه بازیکن بمیرد پوینتهای وی صفر میشود. بهطور مشابه، بستهٔ ضربتی متخصص بعد از هر ثانیه کشتار متوالی به بازیکن پرکهایی (انرژی) پاداش میدهد. اما بعد از مرگ بازیکن، تمام پرکها از دست میرود و پوینتها صفر میشود. بر خلاف آن، بستهٔ ضربتی پشتیبانی بر مبنای پوینتهای کلی که بازیکن در جریان تمام بازی بدست آوردهاست و صرفه نظر از تعداد دفعات مرگ بازیکن پاداش داده میشود. لازم است که ذکر شود، اگر یک بازیکن در طی بازی به یک کلاس کاستیوم با سیتم جایزهای متفاوت (چه تهاجم و چه متخصص) تغییر دهد، تمام پوینتها بهطور خودکار صفر میشوند. به بازیکنان اجازه داده میشود تا زمانیکه جایزهٔ پوینت استریک را در حین بازی بدست میآورند نوع آن را انتخاب کنند، و بهشکل انتخاب آنها در بین راندها نیست.
جنگاوری نوین ۳ علاوه بر دگرگون کردن تمام سیستم جایزهای کیل استریک، دارای یک سیستم رتبهبندی[ح] و بازشدن قفلها[خ] کاملاً تغییریافتهاست و از یک سیستم پولی برای بازکردن قفلها استفاده نمیکند. سلاح اولیهٔ بازیکن همراه با وی ارتقا مییابد و تعدادی از پرکهای قابلیتی نظیر متعلقات (یا همان اتچمنت[د]، که اجازهٔ دو مورد را میدهد و جایگزین پرکهای بلینگ و وارلورد شدهاست)، ضربه (یا همان کیک، کاهش لگدزنی اسلحه هنگام نشانه گرفتن) و فوکوس(کاهش پرش به عقب حین شلیک) باز میشوند. فقط یک قابلیت را میتوان روی یک سلاح اولیه قرار داد. یک قابلیت جدید توانایی تجهیز یک سلاح با اسکوپهای هیبرید (دوربینهای دورگه) نظیر دید رفلکس[ذ] است که مشابه دوربین پیشرفته تفنگ جنگی در همان سلاح است و بازیکن میتواند اسکوپها را تغییر دهد.
عملیات ویژه
سبک بازی عملیات ویژه از نسخهٔ ندای وظیفه: جنگ آوری نوین ۲ در اینجا نیز وجود دارد و دارای ویژگیهایی است که قابلیت بازی مجدد آن را بیشتر کرده و آن را شبیه سایر سبکهای بازی نظیر نازی زامبی و هوردز (در بازی تجهیزات جنگی) کردهاست. یکی از تغییرات آن این است که سطوح عملیات ویژهٔ جدید راحتتر باز میشوند که برای بازیکنهای غیرحرفهای و موقتی خوب است، اما برای بازیکنهایی که بدنبال چالش هستند نامطلوب است. دو سبک اصلی عملیات ویژه عبارتند از: یکی که بهطور کلی مشابه بازی جنگاوری نوین قبلی است و یک بازی مبتنی بر موج جدید که در آن بازیکن به تنهایی یا همراه با یک رفیق دیگر در یک نقشهٔ چند نفره قرار داده میشود و در برابر امواج دشمن از یک ناحیه محافظت میکند. بین امواج، بازیکن میتواند با اکس پیهایی که در هر راند بدست آوردهاست، گزینههای حمایتی بخرد.
داستان
چند ساعت از کشته شدن ژنرال شپرد به دست جان «سوپ» مکتاویش میگذرد. پرایس و نیکولای، سوپ را که مجروح شده بود به مکان امنی که توسط لویالیست های روسی مورد استفاده قرار میگیرد، در هیماچال پرادش، شمال هند، میبرند ولی زود میفهمند که ولادمیر ماکاروف، نیروهای خود را برای کشتن آنها فرستادهاست. یوری، یک Loyalist که برای نیکولای کار میکند و از دیگر سربازانش به او وفادار تر است، سوپ و پرایس را همراهی میکند تا از سد نیروهای ماکاروف بگذرند. در همین زمان، جنگ بین روسیه و ایالات متحده آمریکا با زحمات یکی از تیمهای نیروی دلتا، با لقب متال[ر] به نفع آمریکا انجام میگیرد و آمریکا، نیویورک را حفظ میکنند.دو ماه بعد، ماکاروف به یک هواپیما که در راه هامبورگ بود و رئیسجمهورروسیه، بوریس ورشوسکی[ز] در آن بود، حمله میکند تا جلوی او را که قصد داشت با آمریکاصلح کند، بگیرد. بعد از سقوط هواپیما، بعضی از اعضای فدرال محافظ، توانستند جان سالم به در ببرند. آن ها که سعی در حفاظت از ورشوسکی داشتند، توسط مکاروو و افراد او وقتی که آنها سعی دررفتن از محل سانحه با استفاده از بالگرد داشتند، کشته میشوند. ماکاروف نقشههای خود را دربارهٔ آیندهٔ روسیه با ورشوسکی درمیان میگذارد. قصدش این است که روسیه همهٔ اروپا را با استفاده از سلاحهای هستهایروسیه تصرف کند. ورشوسکی قصد گفتن رمز پرتاب بمبهای هستهای را ندارد و ماکاروف چارهای جز استفاده از نقطه ضعف ورشوسکی، دخترش آلنا ورشوسکی را ندارد و به افراد خود دستور داده تا او را پیدا کنند و گروگان بگیرند. متعاقباً، او دستور میدهد بمبهای شیمیایی را از سیرالئون به هر پایتخت کشورهای وابسته به ناتو منتقل کنند تا شبکههای اطلاعاتی و پایگاههای نظامی آنها را فلج کند. علیرغم تلاشهای یک تیم اس.آ. اس برای جلوگیری از انفجار در لندن بینتیجه میماند. این حملات شیمیایی، سبب کشته شدن شمار فراوانی از مردم ساکن اروپا و پایگاههای نظامی و نیروهای ویژهکشورهای اروپایی شده و به روسیه این فرصت را میدهد تا این کشورها را تصرف کند که آمریکا نیز نیروهای خود را علیه روسیه میفرستد. تیم پرایس، دستوری از سرلشکر مکمیلان گرفته تا به سومالی بروند و شخصی به نام وارابی (به معنی کفتار) را بگیرند و از ماکاروف اطلاعات به دست آورند. آنها میفهمند که شخصی به نام Volk (به معنی قوم) رابط بین وارابی و ماکاروف است و برای ماکاروف بمب میسازد و رئیس شرکت صنایع fregeta است. تیم متال Volk را در پاریس با همکاری تیم GIGN از فرانسه و دیگر نیروهای آمریکایی دستگیر میکنند.
متال برای تیم پرایس اطلاعات ماکاروف را که از Volk بدست آوردهاند را شرح میدهند. ماکاروف در شهر پراگ، جمهوری چک است و تیم پرایس با همکاری کاماروف (از دوستان قدیمی کاپیتان پرایس که اولین بار در ندای وظیفه ۴ حضور داشت ) که یک Loyalist است و نیروهای پایدار چک به محل مناسب جهت کشتن ماکاروف میروند هرچند ماکاروف این را از قبل میدانست و با کار گذاشتن بمب کاماروف را میکشد و سعی در کشتن پرایس، سوپ و یوری دارد که سوپ مجروح میشود ولی قبل از آن میشنود که ماکاروف میگوید: «یوری، دوست من، تو هیچ وقت نباید به اینجا میآمدی.» و میفهمد که ماکاروف یوری را میشناسد. در حالی که پرایس و یوری زحمت زیادی برای نجات دادن سوپ کشیدند، اما سوپ بر اثر خونریزی زیاد جانش را از دست میدهد امّا قبل از مرگ به پرایس میگوید که مکاروو یوری را میشناسد. پرایس و یوری که توسط نیروهای ماکاروف محاصره میشوند، توسط زحمات و قربانی شدن نیروهای پایدار چک فرار میکنند. پرایس با نشانه گرفتن تفنگ به سمت یوری سعی میکند بفهمد منظور مکاروو چه بودهاست. یوری اعتراف میکند که «جوان و میهنپرست» بوده و یک ملیگرا بودهاست که با مکاروو در پریپیات، اوکراین در زمستان سال ۱۹۹۶ کار میکردهاست، زمانی که ستوان پرایس و سروان مکمیلان سعی در قتل ایمران زاکائِو داشتند ولی زاکائِو دست چپش را از دست داد و با این وجود با کمک یوری و مکاروو زنده ماند گرچه یوری مدعی بود که در جریان بمب هستهای که در شهر بصره در کشور عراق به دستور خالد اسد توسط مکاروو منفجر شد، قصد بدی نداشتهاست و باعث شد حس عجیبی نسبت به مکاروو دست پیدا کند و به همین دلیل نقشهٔ مکاروو حمله به فرودگاه بینالمللی زاکائف در مسکو، روسیه و قتلعام مردم در آنجا بود را آشکار کند ولی مکاروو از خیانت دوست قدیمیاش مطلع شد و یوری را مجروح کرد و بدن نیمه جان او را رها کرد ولی یوری که هنوز زنده بود خود را به تیم مکاروو رسانده و از تفنگ یک نگهبان کشته شدهاستفاده میکند تا جلوی آنها را بگیرد اما موفق نمیشود و بیشتر مجروح میشود که یکی از نگهبانان فرودگاه یوری را نجات میدهد. یوری با اعترافاتش، خود را نجات میدهد.
پرایس و یوری با رفتن به یک قلعه در نزدیکی شهر پراگ، در میابد که رئیسجمهور روسیه، ورشوسکی، توسط مکاروو به گروگان گرفته شده و میفهمند که دختر او در شهر برلین است. با وجود تلاشهای تیم متال، آنها موفق به نجات آلنا ورشوسکی نمیشوند و نیروهای ماکاروف با آلنا فرار میکنند. تیم متال و تیم پرایس، یگان رزمی ۱۴۱، به یک معدن الماس در سیبری میروند و ورشوسکی و دخترش را نجات میدهند. در همین حین یوری مجروح شده و تیم متال، پرایس و یوری را پوشش میدهد تا آنها بروند و خودشان قربانی میشوند. با نجات دادن رئیسجمهور روسیه، همهٔ نیروهای روسی دستور میابند تا حمله را متوقف کنند و آمریکا و روسیه با یکدیگر صلح میکنند. سه ماه پس از اتمام جنگ، پرایس و یوری به یک هتل در امارات حمله میکنند تا مکاروو را بکشند. پس از اینکه پرایس و یوری به محلی که مکاروو در آنجا بود میرسند، یکی از بالگردهای نیروهای مکاروو به آنها حمله میکند ولی پرایس نجات میابد و میفهمد که یوری مجروح شده و میلهای در شکم او فرورفتهاست. پرایس به بالگرد ماکاروف نزدیک شده و خلبانهای بالگرد را میکشد. پرایس سعی دارد بالگرد را هدایت کند امّا بالگرد سقوط میکند. پرایس و مکاروو که مجروح شدهاند، سعی دارند به تفنگی که میان آنها است برسند. پرایس تفنگ را میگیرد امّا مکاروو جلوی او را گرفته و خودش تفنگ را در دست میگیرد. در آخرین لحظات، یوری مجروح به مکاروو شلیک میکند امّا مکاروو با عکسالعمل خود یوری را میکشد. پرایس از این موقعیت استفاده کرده و طنابی دور گردن مکاروو میبندد و با او از سقف آویزان میشود و مکاروو دار زده میشود. پرایس با روشن کردن یک سیگار و تماشای جسد مکاروو که آویزان است، پیروزی خود را جشن میگیرد.
موسیقی
در نسخه قبل، هانس زیمر کار ساخت موسیقیهای بازی را انجام داده بود و در این نسخه نیز شاهد حضور یک آهنگساز خوب دیگر در بازی هستیم. موسیقیهای در این بازی را برایان تایلر انجام داده که آهنگسازی فیلمهایی مانند کنستانتین، سه فیلم آخر از سری سریع و خشمگین و چشم عقاب را در پرونده کاری خود دارد. موسیقیها با شکل و شمایلی حماسی در بازی طراحی شدهاند که هیجان صحنهها را بالا ببرند و بازیکنان را به خوبی در روند بازی قرار دهند. موسیقی در صحنههای مختلفی که در بازی مشاهده میشود، نقش زیادی در انتقال حس به بازیکنان را دارد.
تنوع موسیقیها و به کار بردن آنها در بازی نیز بسیار خوب است. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که در برخی از قسمتها تنها صدای محیط و صدای رفتوآمد نیروهای دشمن شنیده میشود. از دیگر بخشهای بازی میتوان به صداگذاری روی شخصیتهای بازی اشاره کرد. در اکثر صحنههایی که بین مراحل بازی به نمایش در میآیند، شاهد صحبتهایی خواهید بود که شخصیتهای بازی انجام میدهند.
در جنگاوری نوین ۳ صداپیشههایی که در نسخههای قبلی حضور داشتند نیز دیده میشوند تا دوباره به جای شخصیتهای بازی صحبت کنند. کوین مک کید و بیلی مورای همچنان صداپیشه شخصیتهای جان مکتاویش و کاپیتان پرایس هستند. اشخاص دیگری مانند رومن وارشاوسکی و ویلیام فیکنر نیز به جای شخصیتهای ماکاروف و سندمن در بازی صحبت کردهاند.