هل من ناصر ینصرنی؟
من میخواهم پروژهای، برای مطالبی که معمولاً در ایران سانسور میشود، راه بیندازم. این موضوعات میتواند شامل گروههای مخالف رژیم، زندانیان و اعدامیان سیاسی، گروههای مذهبی تحت فشار و مسائل حساس تاریخ اسلام باشد. آیا کسی هست که همکاری کند؟ Nocensor2 ۰۳:۱۵, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
قطع دسترسی کاربر:Kaaveh صرفاً به خاطر اختلاف ویرایشی با شروین
شروین کاربر:Kaaveh را به خاطر نوشتن یک جمله (که به نظر شروین شعاری بوده) ۴ روز جریمه کردهاست [۱]. جریمه برای برگرداندن یک مطلب فقط وقتی معنی دارد که آن جمله بهوضوح خرابکاری باشد (مانند توهین رکیک) یا قانون ۳ برگردان را نقض کرده باشد. ویرایش کاربر:Kaaveh هیچکدام از اینها نبوده. اقدام شروین یک سوءاستفاده آشکار از اختیارات مدیریت است. Nocensor2 ۱۷:۵۸, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
کل تفاوت بین ویرایش Kaaveh و شروین را در [۲] میتوانید ببینید. Nocensor2 ۱۸:۴۲, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مدتیست قهوهخانه تکنویسندهای شدهاست. با اینکه علاقهای به نوشتن ندارم برای کسانیکه ممکن است به علت تکرار این دادخواهیها! شکی به دل راه دهند، پیوند ویرایشهایی که توسط Nocensor در بالا سانسور شده و اشارهای به آن نشده را میآورم! [۳] حسام ۱۸:۵۸, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
ویرایشی که حسام نشان داده فرقی در گفته من ایجاد نمیکند. کاربر:Kaaveh در آنجا نه قانون ۳ برگردان را حذف کرده و نه به کاربری توهین کردهاست. این که آن جمله شعاری است یا نه دلیل جریمه نمیشود (تازه آن جمله شعاری هم در جواب متلک حسام گفته شدهاست [۴]). صرفاً به استناد به وپ:نیست نمیتوان کاربری جریمه کرد. کل دلایل ممکن برای جریمه در http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:Block هست (۱۵ مورد). شروین باید توضیح دهد که Kaaveh را دقیقاً بر طبق کدامیک از آن ۱۵ مورد جریمه کردهاست. Nocensor2 ۱۳:۴۱, ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- یک بار جملات شعاری هر دو کاربر از بحث حذف شد و کاربر:Kaaveh دورباره آنها را برگرداند. این بخش را ببینید (مورد ما اینجا آزار و مشکلساز بودن است). برگرداندن این جملات شعاری هیچ دلیلی ندارد. ویکیپدیا تبدیل شدهاست به چهارپایهٔ افراد متفاوت! این جملات بحث را جهتگیرانه و غیرمعقول میکنند و به کل آن را به جایی میبرد که نباید برود. نه متلک و نه شعار تحمل نمیشود. کاربران باید به یاد بسپارند که ویکیپدیا ابزار معرفی و تبلیغ دیدگاه ایشان نیست. موفق باشید. --شروین افشار ۱۵:۰۴, ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
البته نکتهای که من اینجا اضافه میکنم هیچ ارتباطی به قطع دسترسی یک کاربر و غیره ندارد، چون من در جریان این مسائل نبودهام که بخواهم نظر بدهم. فقط نکتهای که به نظر من میرسد، عدم رعایتاین اصلدر بخش قابل توجهی از مقالاتی است که راجع به شخصیتهای سیاسی، مسائل قومی و مذهبی، و مسائل اجتماعی نظیر فیلتر کردن سایتهای اینترنتی نوشته شدهاند. بدون شک این مشکل راه حلهایی هم دارد… حجت (پاسخ)
تکلیف این صفحه چی شد؟--MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۸:۲۶, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)با مقامات ذیربط تماس گرفتهام. منتظر پاسخم. بهآفرید ۰۲:۴۵, ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- تغییرات انجام شد. بهآفرید ۱۹:۲۴, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
محدودیت اختیارات گمنامها
مژده (!). از این پس گمنامها حق ایجاد صفحه ندارند. خودتان امتحان کنید. بهآفرید ۱۹:۰۶, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ما که هیچکدوم گمنام نیستیم! ;-) حسام ۱۹:۳۲, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- از یکطرف حیف است ولی از سوی دیگر بالاخره وقتی میماند برای تمیزکاری. سپاس از پیگیری قضیه.
--ماني ۱۹:۳۱, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بعضی وقتها گمنامی کیف دارد. پیشنهاد میکنم بعضی وقتها روی خروج از سیستم کلیک کنید و سپس در ویکی گردش کنید. البته حواستان باشد که خیلی ویرایشهای مفید انجام ندهید وگرنه سیل پیغامها سرازیر میشود که لطفاً حساب کاربری ایجاد کنید. بهآفرید ۱۹:۳۶, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- این هم برای ثبت در تاریخ: آخرین مقالهٔ ایجادشده توسط آیپی مقالهٔ بشرويه (با ي عربی) بود که توسط کاربر:۸۰٫۱۹۱٫۱۱۱٫۷۰ ایجاد شد. بهآفرید ۱۹:۴۰, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- یک نکتهٔ دیگر اینکه تعداد کاربران ثبتنام کرده در روز ۲۴ ژوئیه (ظاهراً محدودیت در ساعات پایانی ۲۳ام اعمال شدهاست) چندین برابر میانگین روزهای قبل است. بهآفرید ۱۹:۴۶, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- البته از مزایای ایجاد حساب کاربری گمنامتر شدن است! حسام ۲۰:۰۰, ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- از بهآفرید ممنونم که پیگیر این قضیه بود. امیدوارم تأثیر مثبتی داشته باشد. --شروین افشار ۰۸:۳۴, ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
ویکیپدیای فارسی بسیار بسیار بسیار کم فعالیت میکند
ویکیپدیای انگلیسی در طول پنج سال مقالات خود را به یک میلیون رساند در حالی ویکیپدیای فارسی هنور چهارده هزار مقاله هم ندارد، در حالی که حدود ۹۰۰۰ کاربر دارد (حالا فرضاً ۱۰۰۰ تای آنها و حتی کمتر فعال باشند). لطفاً به صفحه آمار سر بزنید و آن را با مال صفحه آمار انگلیسی مقایسه کنید…خوب حالا نیازی نیست که ما هم شبیه آنها باشیم اما میتوانیم خیلی از اینی که هستیم بهتر باشیم. نمیدانم که چند نفر حرفهایم را میخوانند، ممکن است خیلیها به آن توجه کنند و یا اینکه مانند بقیه مسائل از روی آن بپرند.به نظر من اگر کمی هماهنگی خودتان را با هم بیشتر کنی بهتر میتوانید پیشرفت کنید، چند تفاوتی بین ما و ویکیپدیای انگلیسی وجود دارد، برای مثال آنها برای همه موضوعاتشان پروژه دارد، در حالی که در اینجا تعداد پروژهها انگشت شمار است، بهتر است که به جای اینکه همه افراد بیایند روزانه کارهای تکراری انجام دهند (برچسب بدون منبع بزنند، با هم مجادله کنند، مقالات را کم و زیاد کنند) با هم هماهنگ باشند و بدانند که چه کار میخواهند بکنند و نه اینکه به صفحه تغییرات اخیر بروند و در آنجا منتظر بماند تا بتوانند تغییراتی در مقاله جدیدی انجام دهند.از همین الان میتوانید افراد را گروهبندی کنید، گروهی برای ساخت مقاله (که باز هم به چند دسته تقسیم میشوند و برای هر موضوع پروژه ای ساخته میشود مانند کامپیوتر، سینما، پزشکی و …) گروهی برای بازدید صفحه تغییرات اخیر، گروهی هم برای بازبینی مقالات و برچسب زدن و …مطمئن باشید که با این کار اگر موفق نشوید وضعیت بدتر هم نمیشود.امیدوارم که این حرفها تأثیرگذار بوده باشد. --MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۳:۳۶, ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- سلام
- من حرفهای شما را خواندم و در کل با آن موافقم. به نظر من مدیران ویکیپدیا سوای این که اختیارات بیشتری از دید دستکاری دادهها دارند، به واسطهٔ اطلاق نام «مدیر» میبایست قدری روی هدایت اعضا کار کنند. البته بیچارهها سر مسائل دیگری نظیر نگارش، دعواهای کاربران و … مشغولند. اما به نظر من، این جور مسائل را همان مدیرهای قبلی هم در حدی کنترل میکردهاند. به نظر من ظهیری (و حسام اگر مدیر شود، و یکی دوتا مدیر بعدی) به جای تمرکز روی آن مسائل باید روی نظمبخشی و روالمند کردن ویکی وقت بگذارند (ولو موقتاً).
- به علاوه باید کاربرانی که در یک زمینه خیلی اطلاعات دارند و توانایی هدایت هم دارند، به عنوان مسئول پروژه وارد عمل شوند (مثلاً کس که اخترشناسی میداند، به جای آن که درصدی از وقتش را به ویرایشهایی غیر از تخصص خود اختصاص دهد، آن زمان را به هدایت کاربرانی که مشغول اصلاح صفحات مربوط به آن علمند اختصاص دهد، پروژهٔ اخترشناسی را در ویکی فارسی تعریف کند، اهداف را جلو ببرد (و صد البته مورد تشویق مدیر و غیر مدیر قرار بگیرد)
- به تصور من لزومی ندارد یک کاربر از دید برنامهٔ ویکی «مدیر» باشد تا جمعی را مدیریت کند، و باید احتیاط شود که کسانی که مسئول پروژه میشوند، مبادا تصور کنند که این امر زمینهساز «مدیر» شدن آنها در ویکی است، یا این که برای تشکر از آنها، باید دیوانسالاران آنها را مدیر کنند. در مقابل، من معتقدم که باید این نکته جا بیافتد که از «مدیر» ها توقع میرود که علاوه بر Admin بودن Manager هم باشند.
- این بود نظرات من. حجت●پاسخ ۱۴:۴۸, ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من کلاً با فعالیتهای شخصمحوری که شخصمحور هم باقی میمانند مخالفم. به نظر من کسانی که در زمینهای اطلاعات بیشتر دارند باید به کار شیوهنامه نویسی بپردازند تا یک استخوانبندی و بستر فعالیتی ایجاد شود و قضایا از شخصمحوری به شیوهنامه محوری تغییر یابد. تا حد ممکن باید وابستگیها به اشخاص کم و به سیستم زیاد شود. اینطوری هر تازهواردی هم که از راه برسد میتوان بلافاصله به شیوهنامهٔ مربوط به موضوع مورد علاقهاش هدایتش کرد. برای نمونه به وپ:سینما ویکیپدیا:شیوهنامه موسیقی کلاسیک ویکیپدیا:شیوهنامه شخصیتهای شاهنامه نگاه کنید. البته تقریباً همهٔ آنها ناقصاند ولی خب برای شروع بد نیستند.
- از همهٔ این حرفها گذشته به قدری مشکلات اساسی زیاد است که این چیزها باید بماند برای هزارهٔ بعدی. از جمله مشکلات اساسی فارسینویسی درست است. دوست دارم بدانم چند نفر از کاربران فعال میتوانند از ویکیپدیا:فارسینویسی/محک سربلند بیرون بیایند. اول این مشکلات اساسی باید حل شود تا برسیم به بقیهٔ قضایا. بهآفرید ۱۵:۰۶, ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- اگر مشکل شیوه نامه هاست که به راحتی قابل حل است، در این مدت که مقالات را از ویکیپدیای انگلیسی ترجمه میکردم، تقریباً به دست آمده که چگونه باید مقالات زندگینامه افراد و یا مقالات فیلم و چند تایی دیگه را ویرایش کرد، یعنی میتوانم برای آنها شیوه نامه بنویسم و اگر در ویکیپدیای انگلیسی چنین صفحاتی وجود دارد که بهتر، از روی آن ترجمه میکنیم. اما قبول داشته باشید که اگر الان دارای پروژه باشیم خیلی بهتر از آن است که نداشته باشیم، در هر حال همانطور که حجت جان گفت استارت را مدیران باید بزنند، اگر استارت زده شد مطمئن باشید که همه چیز درست میشود و کاربران خوبخود همه چیز را یادمیگیرند. (و در واقع پیشرفت میکنیم و نه اینکه ثابت بمانیم) --MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۵:۵۸, ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بهآفرید جان. آن که شما میگویی درست است، اما همهچیز نیست. یک ویکی که همه چیز در آن با نگارش صحیح نوشته شده، اما خیلی چیزهای زیادی در آن نوشته نشده، به دانشنامه نمیماند. قسمت زیادی از مشکلات ویرایش را با رباتها میتوان حل کرد. این هم باز برنامهریزی میخواهد. مشکلات اساسی دیگر هم (شامل آنها که من نمیدانمشان) به جای خود مهماند اما به جای خود. کارهای دیگری هم که هرگز به آنها پرداخته نشده اساسی هستند.
- باید کلیت را به اجزایی تقسیم کرد. این که شیوه نامه بنویسیم، خودش یک پروژه است. اما پایهای تر از آن پروژه، آن است که دلسوزان فعلی ویکی، بنشینند (بنشینیم) و تصمیم گرفته شود که چه کار کنیم؟ آیا نوشتن شیوهنامه بهترین قدم است، یا تغییر دادن صفحات راهنما به طوری که نگارش صحیح بیشتر جا بیافتد، یا این که مدیران دنبال کاربران خرابکار بگردند یا که چه؟
- اصراری که بابت شخص محور نبودن داری را میپذیرم. اما چشممان را بر این واقعیت نبندیم که اشخاصاند که ویکی مینویسند، و شیوهنامه فقط برای کمک به اشخاص است. حجت●پاسخ ۱۶:۳۷, ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- چند نکته: اشخاص به طور عام مهماند نه به طور خاص. بدیهیاست که این افرادند که مقالهها را مینویسند و مقالهها خودبهخود نوشته نمیشوند. لیکن مهارتهای افراد و ترفندهای مقالهنویسی باید به صورت مکتوب در بیاید نه اینکه به حالت سنتی استاد شاگرد باشد و چند نفر قطب باشند و به دیگران خط بدهند و هدایت کنند. این میشود همان فرهنگ شفاهی که در هیئتی جدید ظاهر شدهاست. ویکی باید رو پای خود بگردد.
- ویکیای که همه چیز در آن با نگارش (شامل اسلوب) صحیح (شامل ارجاع به منابع) نوشته شده باشد به دانشنامه میماند حالا ممکن است ناقص باشد که باکی نیست و به مرور کامل میشود. ویکیای که خروراها مقاله داشته باشد، بدون اسلوب، احساسزده و بدون منبع و ناقض حق تکثیر اگر راجع به همه چیز هم مطلب داشته باشد به نظر من دانشنامه نیست در نهایت یک زیرمجموعهٔ کوچک از اینترنت است با همهٔ خاصیتهای غیردانشنامهای آن.
- برخلاف تصور شیوهنامهنویسی اصلاً کار سادهای نیست. چون شیوهنامه قرار نیست آنچه را که هست توصیف کند بلکه قرار است آنچه را که باید باشد توصیف کند. اینکه قبای شیوهنامه را طوری بدوزیم که برازندهٔ قامت مقالههای موجود باشد فقط اتلاف وقت است. برای نوشتن یک شیوهنامه باید چندین و چند مقاله از مراجع معتبر/حتی چندین کتاب راجع به موضوع خواند. با دشواریهای موضوع آشنا بود مشکلات آتی را حدس زد و به چارهجویی نشست. پیشنویس تهیه کرد افراد صاحبدانش در آن رشته در صفحهٔ بحث در سر و کلهٔ