فَرااِنگاشت (به انگلیسی: Transpressionism) جنبشی هنری است که در اواخر سدهٔ بیستم در اتاوای کانادا بهوسیلهٔ نقاش ایرانی گیتی نوین پایهگذاری شد.[۱]
جنبش فراانگاشت از واکنش در برابر بنیانهای هنر پسانوگرایی ریشه گرفتهاست که ادعا میکرد: «هنر مردهاست» و «نقاشی به پایان رسیدهاست». گیتی نوین در رویارویی با این باور، یک چنین پوچگراییای را «دام مرگی» برای هنر خواند، چراکه در بینش او نقاشی کنشی آفریننده است که نوگشتن را شادمانی و ستایش میکند و از این رو فراانگاشت ایجاد شدهاست تا گواهی این باشد که بنیان هنر بر آفرینندگی استوار است.[نیازمند منبع]
هنر در آفریدگاریش به خود این توان را میدهد تا از پوشش «هستی» پرده بردارد و هشیاری اندیشه را برانگیزاند تا به جوشش «تولد مداوم زیبایی» فرجام گیرد.[نیازمند منبع]
فراانگاشت بازتاب دریافت زیباشناسانهای است که قصد دارد تا واقعیت را بدان سان به تماشاگر بنمایاند تا در او تفسیری روشن از تراژدی انسانی برانگیخته شود. مهمترین تابلوهای فراانگاشت غالباً بر پایهٔ دیدشی شاعرانه، رازآلود و شگرف برای دسترسی به بیان هنریی پرشگفت ایجاد شدهاند. این آثار انگاشتههایی از آرمانهای فراانگاشتگرانی هستند که انگارهٔ عرفانیشان را با داورییای زیباشناسانه روشنی دادهاند. آنچه که بیشتر درین پردهها نمایش داده شدهاست صحنههای داستانی است. این پردهها از بیان امیدهای پنهان در اسطورههای نمادین تأثیر پذیرفتهاند. نقش هنرمندان این است که پندارههای آفرینندگی را در تماشاگر برانگیزند که در آنها «عشق» مایهٔ نهادینهشده باشد که به آشفتگی و بیهودگی جهان هستی مفهوم میبخشد؛ و هنرمند با آمیزهای از تفسیر ارزشهای انسان گرایانه و رمزگونه، و بههمراهی انگارههای زیباشناسانهای از زیبایی، هماهنگی و فرهوری به این مهم دست مییابد.[نیازمند منبع]Eve II
Guity Novin
در ۱۹۹۴ با پردهٔ "کلیتاً -- پریی که دلباختهٔ آپولو خداوندگار آفتاب بود و تبدیل به گل آفتاب گردان شد -- گیتی نوین نخستین از آثاری که آفرینش فراانگاشت را بر ملا میکرد را آفرید.پائولا پیو استاین منتقد هنری نخستین نویسنده یی بود که فرا انگاشت را دریافت و در بارهٔ آن نوشت: «فرا انگاشت جنبشی ست که به فراسوی چارچوبهای امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم میشود تا بر ما بخردش دنیای درون و نمایش آنرا آشکاره کند» (Globe and Mail, 12 février 1997) هنرمندانی که پذیرای ترانسپرسیونیزم شدهاند اینانند: فر وریگا Fer Veriga (برزیل)، آیرینا کوپیروا Irina Kupyrova (اوکراین)، دیانا زویباخ Diana Zwibach(صرب)، تری باو-نورمن Terri Baugh-Norman(آمریکا)، لورنا کلوستربر Lorena Kloosterboer(هلند) الن مارلن هامر Ellen Marlen Hamre (نروژ) و شانو Shano(آمریکا). افزون بر این هنرمندان تنی چند دیگر نیز هم مانند ماری لاشانس نقاش کوبکی خود را از پیروان این مکتب میشمرند.[نیازمند منبع]
سدههای ۱۴ تا ۱۸ | گوتیک بینالمللی • رنسانس (چهاردهام تا پانزدهم) • تکلفگرایی (منریسم) (شانزدهم) • باروک - کلاسیسیسم (هفدهم) • روکوکو - نوکلاسیسیسم - رمانتیسیسم - کاراواجیستی (هژدهم) |
---|---|
سدهٔ ۱۹ | واقعگرایی (رئالیسم) • مکتب باربیزون • پیشارافائلیها • هنر آکادمیک • دریافتگری (امپرسیونیسم) • پسادریافتگری (پستامپرسیونیسم) • نودریافتگری (نئوامپرسیونیسم) • تفکیکگری (دیویزیونیسم) • نقطهچینی (پوانتیلیسم) • نبیها • ترکیبگری (سنتتیسم) • نمادگرایی (سمبلیسم) • مکتب هادسون ریور • مجزاگری (کلویزونیسم) |
سدهٔ ۲۰ | آیندهگری (فوتوریسم) • تابشگری (ریونیسم) • حجمگرایی (کوبیسم) • اُرفیسم • نابگرایی (پوریسم) • هیجاننمایی (اکسپرسیونیسم) • هیجاننمایی انتزاعی • نوهیجاننمایی • دادائیسم • انجمن هنرمندان جدید مونیخ • سوارکار آبی • دَوَرانگری (ورتیسیسم) • بروکه • فوویسم • مکتب اَشکَن • نوفوویسم • هنر نو (آرت نوو) • باوهاوس • د استایل • آرت دکو • هنر دیدگانی (آپ آرت) • مکتب واقعگرایی خیالی وین • هنر عامه (پاپ آرت) • واقعگرایی عکسوار (فوتورئالیسم) • راستخطکاری (پرسیژنیسم) • والاگرایی (سوپرهماتیسم) • فراواقعگرایی (سورئالیسم) • نوواقعگرایی (نُوُ رئالیسم) • واقعگرایی اجتماعی • انتزاع پسانقاشانه • سادهگرایی • هنر چیدمان • انتزاع تغزلی • رنگافشانی (تاشیسم) • نقاشی کنشی • کبرا • فلوکسوس • نامهگرایی (لتِریسم) • بینالملل موقعیتگرا • هنر مفهومی • هنر زمینی • هنر اجرایی • هنر ویدئویی • نودادا • هنر بیرونی • لوبرو • هنر رسانه جدید • هنرمندان جوان بریتانیایی • هنر دستگاهی • هنر فمینیستی • هنر ارتباطی • هنر بازیهای ویدئویی |
سدهٔ ۲۱ | فزونواقعنمایی (هایپررئالیسم) • استاکیسم بینالملل • بازنوگرایی • تصویروشعر • هنر مداخله • واقعگرایی کاذب • هنر صدا • ضربه عالی (سوپراستروک) • سوپرفلت • سوفلو سوپرفلت • نئو-فوتوریسم |
مقالات مرتبط | |