عدم تکرار حد وسط یا مغالطهٔ چهارحدی از مغالطههای ساختاری است. ازنظر منطقدانان؛ محور اصلی قیاس همان حد وسط است که در صغرا و کبرا وجود دارد و در نتیجه حذف میشود و کوچکترین اخلال در آن، موجب اخلال در کل قیاس اقترانی خواهد شد. حد وسط باید در مقدمهٔ اول و دوم قیاس عیناً و بتمامِه تکرار شود تا نتیجه معتبر و قابل اطمینان باشد.
تکرار نشدن حد وسط دو حالت دارد: نخست اینکه حد وسط مشترک لفظی باشد و در یک مقدمه به معنای اول و در مقدمه دوم به معنای دیگر بهکار رود که خود این حالت مصادیق گوناگونی دارد.
گاهی اشتراک لفظ میان یک مفهوم و یک مصداق واقع میشود:
گاهی اشتراک لفظ میان دو مفهوم یا دو مدلول که در عرض هم هستند اتفاق میافتد؛ یعنی از لفظی استفاده شود که بر دو مفهوم یا مدلول متفاوت دلالت میکند؛ مانند:
صغرا: در باز است.
کبرا: باز پرنده است.
نتیجه: در پرنده است.
حد وسط، باز است.
حالت دیگر عدم تکرار حد وسط بتمامِه است؛ یعنی اینکه حد وسط بهطور کامل تکرار نشود.