صمد طاهری
صمد طاهری (متولد ۱۳۳۶در آبادان)، نویسندهٔ معاصر ایرانی در سبک رئالیسم[۱] است.
صمد طاهری | |
---|---|
![]() | |
زاده | ۱۳۳۶ آبادان |
پیشه | نویسنده |
ملیت | ایرانی |
وی در اوایل انقلاب اسلامی ایران تحصیل در رشتهٔ هنرهای نمایشی در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران را نیمهکاره رها کرد.[۲] او که جزو نسل سوم داستاننویسان ایران است نوشتن را از سال ۱۳۵۳ آغاز نمود اما از سال ۱۳۵۸ و بهسبب آشنایی با ناصر زراعتی وبا انتشار اولین داستان خود بهنام گلبونا در جُنگ فرهنگ نوین بهطور جدی وارد عرصهٔ داستاننویسی شد.[۳] در سال ۱۳۶۲ بهمدت چند ماه در جلسات پنجشنبههای هوشنگ گلشیری شرکت کرد. در این جلسات علاوهبر صمد طاهری و ناصر زراعتی نویسندگانی همچون محمدرضا صفدری، قاضی ربیحاوی، اصغر عبداللهی، یارعلی پورمقدم، اکبر سردوزامی، محمد محمدعلی، عبدالعلی عظیمی، کامران بزرگنیا و مرتضی ثقیان نیز شرکت میکردند.[۴]
مجموعه داستان زخم شیر
کتاب زخم شیر مجموعه داستانی مشتمل بر ۱۱ داستان کوتاه است، فضای این داستانهای پرحادثه با شخصیتپردازی منحصربهفرد عمدتاً جنوب کشور است.[۵]عناوین داستانهای این مجموعه بهشرح زیر است:[۶]
- مردی که کبوترهای باغی را با سنگ میکشت
- موشخرما
- خروس
- مهمانی
- در دام مانده مرغی
- سفر سوم
- زخم شیر
- نیزن
- نام آن پرنده چه بود
- چیزو فلان و بهمان و اینا
- سگ ولگرد
تکهای از متنِ داستانِ زخم شیر
«از بس توی این سه ماهونیم ماست و پنیر و فرنی خورده بودیم، دیگر رنگ و بوی شیر هم حالم را بد میکرد. ۳۰، ۴۰ روز اول، همسایهها یکییکی باروبندیلشان را جمع میکردند و فلنگ را میبستند. برنج و مرغ و ماهی و چیزهای دیگری را که نمیتوانستند ببرند به ما میدادند. برق قطع شده بود و یخچالها تعطیل. هر روز ناهار و شام پلو و مرغ داشتیم و ماهی و قلیه. بعد کمکم بادمجان جای مرغ را گرفت. مرغ و اردک زنده هم ته کشید. ماهی نمکسود هم خداحافظی کرد و رفت و جایش را به فرنی داد. همه کپسولهای گاز پر و نیمهپر همسایهها هم به ما رسیده بود که من و یدول برده بودیمشان پشتبام. ردیف چیده بودیم تا اگر بمباران شد یا ترکشی به یک کدامشان گرفت، توی صورتمان نترکد…»[۶]
قسمتی از داستان سگ ولگرد
«رفیقِ ترسویمان کنارِ جدولِ باغچه دراز کشیده بود، با جمجمهٔ درهمشکسته و زبانِ درازش، بیرون افتاده بود و توی گوش بریدهاش خون سیاهی دَلَمه بسته بود و انگار خیالِ بلند شدن نداشت. لابد به فراست دریافته بود که کلاه من پشمی ندارد.»[۷]
جوایز و افتخارات
- شایستهٔ تقدیر در یازدهمین دورهٔ جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد برای مجموعه داستان زخم شیر[۸]
- برگزیدهٔ بخش داستان کوتاه دومین دورهٔ جایزهٔ احمد محمود برای داستان زخم شیر[۹]
- داور نهایی جایزه داستان مازندران[۱۰]
آثار
- مجموعه داستان سنگ و سپر، چاپ اول ۱۳۶۸ انتشارات ماریه، چاپ دوم ۱۳۹۱ انتشارات افراز[۱۱]
- مجموعه داستان شکار شبانه، چاپ اول ۱۳۷۰ نشر نیمنگاه شیراز، چاپ دوم ۱۳۹۱ انتشارات افراز[۱۲]
- مجموعه داستان زخم شیر، ۱۳۹۶، انتشارات نیماژ[۱۳]
- رمانِ کوتاه برگ هیچ درختی، چاپ اول ۱۳۹۸ نشر نیماژ
- مجموعه شعر قلبهای کوچک شهر بزرگ، ۱۳۶۲، بههمراه اکبر گودرزی طائمه و یحیی هاشمی[۱۴]
- رمان منتشرنشدهٔ کلاغ[۱۵]