مهاجرتهای مردمان ایرانی، به ویژه سرایندگان، دانشوران، عارفان، هنرمندان، بازرگانان و کسانی از هر طبقه مردم، به شبه قاره هند عوامل گوناگون و متفاوت دارد، اما آنها را بهطور کلی میتوان به دو دسته زیر بخش نمود:
یکی، عواملی که به خارج ایران تعلق دارد و توجه مردم ایران را به شبه قاره جلب کردهاست، مانند: فراوانیِ نعمتهای متنوع و تسهیلات مناسب بازرگانی و انگیزههای گسترش دین اسلام و صوفیگری اسلامی و روش هنرپروری فرمانروایان و شاهان شبه قاره و جاذبه خدمت گذاری و یافتن مناصب و مقامات عالی در دولتها و دربارهای آنان و جزاینها.
دوم، عواملی که متعلق به درون ایران بوده و مردم ایران تحت تأثیر آنها خود را به ترک وطن ناگزیر مییافتند، مانند: خرابیِ اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران در دورههای گوناگون بویژه در نتیجه حملات مغول، و سخت گیریهای برخی از فرمانروایان و حکام محلی و تا حدی نیز بی توجهیِ شاهان صفوی به شعر و ادب سنتی که در روزگار پیش از آنان در ایران مرسوم بوده و تعصب سرسخت مذهبیِ بعضی از پادشاهان سلجوقی و صفوی و....
در نتیجه این عوامل، تعدادی از مردمان ایران در زمانهای مختلف از سراسر کشور ایران به شبه قاره متوجه شدند. اکثر شعرا و فضلای ایرانی در دوره تیموریان یا امپراتوری مغولی هند به شبه قاره وارد شدند و در مراکز مختلف سیاسی و علمیِ آن دوره - چنانچه احمدنگر، برهانپور، بنگاله، بیجاپور، دکن، دهلی، سند و کشمیر و گلکنده و... سکونت ورزیدند و از هنر و علم و فضل خود، اهالی آن جاها را مستفیض و بهره ور کردند.
چنانکه اشاره شد، مردم ایران از هر نقطه کشور، همت خود را بر مسافرت به شبه قاره گماشتند. اینک بعضی از شهرهای ایران که بیشتر مبداء مهاجرت قرار گرفتند، و برخی از معاریف شعرای آنها را به عنوان نمونه در زیر خلاصه میکنیم: