فارسی ایرانی

فارسی ایرانی
(تغییرمسیر از زبان فارسی در ایران)

فارسی ایرانی یا فارسی غَربی یا پارسی باختَری یکی از گونه‌های زبان فارسی است. این زبان، زبان رسمی ایران است و توسط اقلیت‌های بزرگی در عراق و کشورهای عربی خلیج فارس، به ویژه بحرین، گفتگو می‌شود.[۳] فارسی ایرانی در کنار فارسی افغانستانی(پارسی خاوری)،و فارسی تاجیکی(پارسی فرارودی)، یکی از سه گویش گسترده و رسمی زبان پارسی در جهان است.

پارسی ایرانی
پارسی, فارسی زبان سی, فارسی غربی, پارسی باختری
زبان بومی درایران, ‌افغانستان(هرات)
منطقهآسیای غربی
شمار گویشوران
۷۷٬۳ میلیون (کل)
۵۶٫۳ میلیون (مادری)  (۲۰۱۵)[۱]
الفبای فارسی
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
 ایران
تنظیم‌شده توسطفرهنگستان زبان و ادب فارسی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹pes
گلاتولوگwest2369[۲]
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی‌پی‌ای است. بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت‌های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه‌های یونی‌کد ببینید.

پراکندگی جغرافیایی

پراکنش مردم فارسی‌زبان در استان‌های ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی

ایران بزرگ‌ترین کشور فارسی‌زبان جهان است.[۴] اتنولوگ جمعیت فارسی‌زبانان ایران در سال ۲۰۱۶ را ۵۰٬۴۰۰٬۰۰۰ نفر یعنی بیش از ۶۲ درصد از جمعیت کشور می‌داند.[۵][۶] بر پایهٔ نتایج سرشماری سال ۱۳۷۵ مرکز آمار ایران دربارهٔ ترکیب و چیدمان قومی و تباری مردم ایران، جمعیت و آمار فارسی‌زبان‌ها نزدیک ۷۳ تا ۷۵ درصد جمعیت ایران است. این آمار نشان می‌دهد که ۸۲ تا ۸۳ درصد مردم به «فارسی» سخن می‌گویند و ۸۶ درصد از آن‌ها تنها فارسی را می‌دانند.[۷]

طی پژوهشی که به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۹۱ انجام شد، فارسی‌زبانان بیشینه جمعیت را در ۱۳ استان تهران، البرز، اصفهان، یزد، سمنان، قم، بوشهر، فارس، مرکزی، خراسان رضوی، کرمان، هرمزگان و خراسان جنوبی می‌سازند و در ۷ استان گلستان، قزوین، سیستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان شمالی، همدان و چهارمحال و بختیاری نیز اقلیت قابل توجهی به‌شمار می‌روند.[۸]

تهران بزرگ‌ترین شهر فارسی‌زبان جهان است[۹] و ۹۸ درصد تهرانی‌ها به زبان فارسی تسلط دارند.[۱۰] از ۱۰ شهر بزرگ و پرجمعیت فارسی‌زبان جهان، ۸ شهر تهران، مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، قم، اهواز و همدان در ایران قرار دارند و تنها شهرهای کابل و دوشنبه در خارج از این کشور واقع شده‌اند.[۱۱][۱۲]

فارسی ایرانی از دیرباز در کشورهای عربی پیرامون خلیج فارس به عنوان یک زبان اقلیت رایج بوده‌است. بحرین در بر گیرنده بزرگ‌ترین اقلیت فارسی‌زبان (از نطر نسبت) این کشورهاست و میان ۱۴۴[۱۳] تا ۲۲۰ هزار نفر (۱۴٪)[۱۴] از جمعیت این کشور فارسی‌زبان بومی هستند. فارسی‌زبانان پس از عرب‌ها دومین گروه قومی بزرگ بحرین هستند.[۱۵] افزون بر این، نام بسیاری از شهرها و مناطق بحرین، از جمله منامه، دارای ریشه فارسی است.[۱۶]

در چند دهه کنونی نیز فارسی‌زبان بسیاری به کشورهای مختلفی در سراسر جهان مهاجرت کرده و زبان فارسی را در این کشورها گسترانده‌اند.[۴]بزرگ‌ترین جوامع غیربومی فارسی‌زبان در آمریکا (۲ میلیون)،[۱۷][۱۸] ترکیه (۸۰۰ هزار)،[۱۹] امارات (۸۰۰ هزار)،[۲۰] عراق (۵۰۰ هزار)،[۱۹] قطر (۲۸۰ هزار)،[۲۱] کانادا (۲۵۰ هزار)،[۲۲] عربستان (۲۴۰ هزار)،[۲۳] آلمان (۱۲۵ هزار)،[۲۴] و استرالیا (۱۱۰ هزار)[۲۵] ساکن هستند که بیشتر به فارسی ایرانی گفتگو می‌کنند.

واج‌شناسی

جدول‌های زیر واکه‌ها و همخوان‌های لهجه تهرانی فارسی ایرانی را نشان می‌دهند.[۲۶]

واکه‌ها

پیشینپسین
بستهی (معروف)
/i/
و (معروف)
/u/
میانیِ (مجهول)
/e̞/
ُ (مجهول)
/o̞/
بازَ
/æ/
ا
/ɒ/

همخوان‌ها

لبیلثویپساکامیکامینرم‌کامیزبانکیچاکنایی
خیشومیم
/m/
ن
/n/
انسدادیواک‌دارب
/b/
د
/d/
گ
/ɡ/
ق
/ɢ/
بی‌واکپ
/p/
ت-ط
/t/
ک
/k/
ء-ع
/ʔ/
انسایشیواک‌دارج
/d͡ʒ/
بی‌واکچ
/t͡ʃ/
سایشیواک‌دارو
/v/
ز-ذ-ض-ظ
/z/
ژ
/ʒ/
غ
/ɣ/
بی‌واکف
/f/
س-ص-ث
/s/
ش
/ʃ/
خ
/x/
ه-ح
/h/
لرزشیر
/ɾ/
ناسودهل
/l/
ی
/j/
  • در فارسی معیار ایران و همچنین گویش‌های شمالی و غربی ایران، دو همخوان /ɣ/ (غ) و /ɢ/ (ق) با یکدیگر ادغام شده‌اند و گویشوران آن‌ها در تلفظ آن‌ها تفاوتی قائل نمی‌شوند. در گویش‌های جنوبی و شرقی فارسی ایرانی این دو همخوان هنوز متمایز هستند.[۲۷][۲۸][۲۹]
  • در برخی از گویش‌های ایران واج /ʒ/ (ژ) در /d͡ʒ/ (ج) ادغام شده‌است.[۳۰]

دستور زبان

فارسی ایرانی دارای برخی ویژگی‌های نوین در دستور زبان است. یکی از این وِیژگی‌ها داشتن دو زمان فعلی گذشته مستمر (دنباله‌دار) و حال ملموس (دریافتنی) است که به کمک فعل کمکی داشتن ساخته می‌شود. این دو زمان به این روش به کار برده می‌شوند.

  • گذشته مستمر=داشتم می‌رفتم-داشتی می‌رفتی-داشت می‌رفت-داشتیم می‌رفتیم-داشتید می‌رفتید-داشتند می‌رفتند
  • حال ملموس=-دارم می‌روم-داری می‌روی-دارد می‌رود-داریم می‌رویم-دارید می‌روید-دارند می‌روند

این زمان در دیگر گویش‌های خاوری فارسی کمتر دیده می‌شود. گذشته ملموس و حال مستمر در گویش هراتی نیز با کاربست از واژهٔ هِی به گونه زیر وجود دارد:

  • گذشته مستمر=هی می‌رفتم-هی می‌رفتی-هی می‌رفت-هی می‌رفتیم-هی می‌رفتید-هی می‌رفتند
  • حال ملموس=-هی می‌روم-هی می‌روی-هی می‌رود-هی می‌رویم-هی می‌روید-هی می‌روند

تأثیر فرانسوی

فارسی ایران نسبت به فارسی افغانستان میزان بیشتری وام‌واژه فرانسوی دارد. با این حال واژه‌های فرانسوی‌ای مانند «فاکولته» هستند که پس از وارد شدن به فارسی، در فارسی افغانستان باقی‌مانده‌اند اما در فارسی ایران عمدتاً فراموش شده و جای خود را به معادل اصیل‌تر، در این مورد «دانشکده» داده‌اند. برخی فقط در فارسی افغانستان وجود دارند مانند «لیسه»، «شارژ دافیر» به ترتیب به معنی «دبیرستان» و «کاردار» در فارسی ایران. برخی نیز مانند «گالری» در فارسی ایران هم، هنوز کاربرد بیشتری نسبت به معادل خود، «نگارخانه» دارند.

نوشتار

نمونه‌ای از خط نستعلیق اثر میرعماد

فارسی در ایران همانند افغانستان به الفبایی نویسندگان فارسی نوشته می‌شود که یک گونه اصلاح‌شده از الفبای عربی و دارای چند حرف اضافی است. الفبای فارسی دارای ۳۲ حرف (۳۳ با در نظر گرفتن همزه[۳۱]) است. حروف الفبای فارسی به شرح زیر می‌باشند:

فارسی ایرانی به صورت غیررسمی به الفبای لاتین نیز نوشته می‌شود که به فینگلیش معروف است و در برنامه‌های چت، شبکه‌های اجتماعی و پیامک‌ها کاربرد دارد که معیار نیست و قوانین آن در میان افراد و حتی رسانه‌های مختلف متفاوت است.[۳۲]

جستارهای وابسته

منابع

پیوند به بیرون